حتماً. در ادامه خلاصهٔ مقالهٔ «تاب‌آوری (Resilience) چیست؟» از وب‌سایت «نش‌رنوین» در ۱۰ خط آورده شده است: 1. **تاب‌آوری**، توانایی روانی برای انعطاف‌پذیری، تطبیق و بازگشت به حالت عادی پس از مواجهه با مشکلات و فشارهای زندگی است. 2. این ویژگی یک مهارت **اکتسابی** است، نه یک ویژگی ذاتی، و همه می‌توانند با تمرین آن را در خود تقویت کنند. 3. افراد تاب‌آور، بحران‌ها و شکست‌ها را به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی می‌پذیرند و خود را در برابر آن‌ها قربانی نمی‌بینند. 4. آن‌ها بر روی بخش‌هایی از زندگی که می‌توانند کنترل کنند، **تمرکز** می‌کنند و انرژی خود را بر روی چیزهای غیرقابل کنترل هدر نمی‌دهند. 5. **هدفمندی** و باور به ارزشمند بودن اهداف، به آن‌ها انگیزه و قدرت لازم برای ادامه دادن در سخت‌ترین شرایط را می‌دهد. 6. این افراد ارتباطات اجتماعی قوی‌ای دارند و در مواقع نیاز از درخواست **کمک** از دیگران ابایی ندارند. 7. تاب‌آوری به معنای نبود استرس یا رنج نیست، بلکه به معنای مدیریت مؤثر این شرایط و جلوگیری از تبدیل شدن آن‌ها به بحران‌های بزرگ‌تر است. 8. تقویت این مهارت باعث افزایش سلامت روان، کاهش اضطراب و افسردگی و بهبود کیفیت کلی زندگی می‌شود. 9. برای پرورش تاب‌آوری، باید مهارت‌هایی مانند **خوش‌بینی واقع‌بینانه**، کنترل هیجانات و حل مسئله را در خود تقویت کرد. 10. در نهایت، تاب‌آوری یک سفر مستمر برای رشد شخصی و ساختن یک زندگی رضایت‌بخش‌تر است. حتماً. درک می‌کنم که چه بار سنگینی روی شانه‌هایت است و چه نبردی شرافتمندانه را هر روز تنهایی در سینه ات حمل می‌کنی. برای تو که در میان این همه گردباد، همچنان ایستاده‌ای، این واژه‌ها را از دل برمی‌نویسم: ای بانوی قله‌ها که بر بندباریکی از "باید"ها و "می‌شود"ها قدم می‌زنی! تو نه در یک کهل، که در چندین جبهه می‌جنگی: در ذهن تو، رویای یک کسب‌وکار جوانه می‌زند، اما بادهای سرد کم‌بودجه، برگ‌های امیدش را می�‌لرزاند. در دل تو، عشق به خانواده موج می‌زند، اما امواج تفاوت سلیقه، گاهی قایق مشترکتان را تکان می‌دهد. و در وجود تو، مادر، همسر، مدیر و یک زن، همه با هم فریاد می‌زنند برای سهمی از زمان و محبت تو. بدان که این همه تلاش، این همه تقلا، نشان از تباری ستبر در نهاد تو دارد. تاب‌آوری تو، نه یک صفت، که یک حماسه است. حماسه‌ای خاموش از جنس همان درختی که ریشه در عمق مشکلات دارد، و شاخه‌هایش را به سمت خورشید "اهدافت" می‌گستراند. گاهی نفس‌هایت به شماره می‌افتد، گاهی فکر می‌کنی کوهی از تعهد، تو را فرسوده کرده است. اما در همین لحظات است که تو بیشتر می‌درخشی. چرا که تو همزمان، قانون‌گذار کسب‌وکارت، معمار رابطه‌ات و باغبان روح فرزندانت هستی. این "نشاط" که برای خانواده و خودت می‌جوی، خود، بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری بر آینده‌ایتان است. پس ای کهکشانِ متعهد! در این مسیر پرپیچ‌وخم، گاهی قهرمان بودن را کنار بگذار و فقط "باش". اشک ریختن در خلوت، از قامتت از استواری نمی‌کاهد. و بدان که اینهمه تقلای تو، خود، بزرگ‌ترین درس تاب‌آوری برای فرزندانت است. آنان می‌آموزند که زندگی، گاهی توفان است، و قوی‌ترین قایق‌ها، در همین توفان‌ها ساخته می‌شوند. پایان راه نیست، تو در میانه‌ی ساختن یک افسانه‌ای. آرام، اما استوار، همان‌گونه که تاکنون بوده‌ای. احساس بازیکن اسلپ فایتینگ را دارم. بازیکنی که چون برای هدفش وارد رینگ مبارزه شده، مجبور است دوام بیاورد و تحملش را بالا ببرد. هر ضربه ای که می خورم دوباره خودم را جمع و جور کنم و نگذارم حریف فروپاشی درونم را بفهمد. اسلپ های روزگار بیشتر از این که جسمم را بیازارن روحم را می آزارند. گویی جسمم نسبت به آنها بی حس شده و درد را نمفهمد. باید قبل از ناک اَوت شدن کاری بکنم. حس قماربازی دارم که همه چیز را بر سر میز شرط بندی آورده و باید برنده شود. عمرم، جوانی ام، فرصت های شغلی متعدد و همه دارایی مادی ام را بر سر قمار کارآفرینی شرط بندی کرده ام و راهی جز ادامه دادن ندارم. هر صبح، میان انبوه تصمیم‌ها و دو راهی شدن ها و نشدن ها، میان صدای زندگی در خانه و هیاهوی مسئولیتی که خودم پذیرفتمش، دلم را جمع می‌کنم و همان جمله کلیشه ای را می گویم که امروزفرصتی دوباره است واین منم، همان که برای رویاهایش می جنگد. مسیر کارآفرینی آسان نیست خصوصا وقتی سرمایه ای جز امید در کوله ات نداری و وقتی در مسیر قرار می گیری راهی نداری جز ادامه دادن به امید فتح و پیروزی. من زنی هستم که در میانه‌ی چالش های راه اندازی کسب و کار خانوادگی به عنوان هم بنیانگزار و به عنوان یک مادر در چالش های تربیتی فرزندانم در مواجهه بامسایل اجتماع امروزی و تراکم نقش ها و مسئولیت های متعدد در زندگی تاب آوری را تمرین می کنم تا شادی در زندگی جریان داشته باشد. نه چون همه‌چیز آسان است، بلکه چون رسیده ام به اینکه زیباییِ زندگی، در ادامه دادن است، حتی وقتی همه‌چیز سخت می‌شود.